به انتـــــــــــــــــــــــظار.
به انتظــــــــــــــــــــــــار تمام شدن ها!
تمام شدن هایی که تمــــــــــــام میشد، تو را می خراشید! ما را می فشرد!
اما کم نمی کرد!
عادت کرده بودیم
به انـــــــــــــــــــــــــــــــــتظارِ
یکشنبه های قزل حصار
به انتـــــــــــــــــــــــــــــــــظارِ
پریدن الکل در شبهای بی پایان مستی ات
به ترک کردن های همیشه مغلوبت
به انتظــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــارِ
تمام شدنِ سیگارهای نیمه شبت...
ما عادت کرده بودیم به انتظار
اما این انتظار
هر ثانیه تو را کم می کند و مارا بی رحمانه تمام!
انتظاری ورم کرده با کینه ای عمیق
در پشت دیواری شیشه ای پوش
که"" میبینمت؟؟" را با هزاران شک به لاتین مرموزانه سوال می کند.آی سی یو؟؟؟
???I See you
#ICU
م.شامگاه
برچسب : عادت, نویسنده : mehrdadshamgaho بازدید : 53